يادم، تورا فراموش
آيا
تو نيز بهخاطر داري؟ همانند من؟
به همان روشني كه من لبخند تو؟
همچو آفتاب؟
همانگونه كه تن تو؟
نزديك؟
همانند من آيا پروازشان ميدهي در باد؟
قاصدكهاي ياد را؟
***
تن خستهام،
نهيب يادها دمي رهايم نميكند
ميپندارم كه هراسان، بر مغاك زندگي قدم مينهيم
سرشار از خواهش
از درون همه فرياد و برون خاموش
هراسي دو بر جانم،
فرا چنگ آورمت؟
تا رهايت كنم؟
ميپندارم چگونه آيا ميخلد، تيغ آفتاب در دل شبان ياد تو؟
***
آيا بهخاطر داريام؟
آيا بهخاطر داريام؟ آنگونه كه من؟
۲۶ مرداد ۱۳۸۷