جايي براي واگفت هذيان‌ها

جمعه، مهر ۲۹، ۱۳۸۴

هست شب

شب شد اينجا باز، خيلي وقت بود كه اين طرف‌ها پيداش نمي‌شد، من ساعت‌هاي دروغگو رو بيشتر دوست دارم، من هنوز سير نشده‌ام، نه هنوز از صبح سير نشده‌ام، چشمم به جاي لب‌هات تو فضا خشك شده بود هنوز، كه شب شد، تموم شد، رفتي، تو از ما رفتي و شب از ظلمت من وحشت مي‌كند.‏

1 Comments:

Anonymous ناشناس said...

salam .. omidvaram noore khoda hich vagt az dlete nare va bedun ta vaghti khoda hast dochare zolmat nemishavi ..
Update kardam khosh hal misham biaee
Mosafere sarzamin hich kas

۶:۰۷ بعدازظهر  

ارسال یک نظر

<< Home